سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/2/20
6:4 عصر

چرا همیشه تقلب؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

این سوالی است که همیشه در ذهن من وجود داشته که چرا هز امتحان و آزمون و انتخاباتی که در کشور ما برگزار می شود ،‌عده ای از کسانی که در آن آزمون پذیرفته نشدند،‌ادعای تقلب می کنند و عجیب هم آنکه معمولا جواب متقنی برای ادعای آنان وجود ندارد.
نمونه آخرش همین آزمون دستیاری است که بحث تقلب در آن دو بار مطرح شده و تقریبا می شود حدس زد که اگر این آزمون بیست بار دیگر هم برگزار شود ،‌دوباره یک عده خواهند گفت تقلب شده!
در حقیقت سوای دلایل بسیاری که در این زمینه وجود دارد، می شود ادعا کرد که آزمون های ما همیشه ظرفیت چنین ادعایی را دارند و روش برگزاری و کل عوامل مربوط به آنها به گونه ای است که وقتی کسی ادعای تقلب در آنها می کند،‌این ادعا باور پذیر می نماید.
نظام اداری و مملکت داری ما متاسفانه فاقد سه مشخصه مهم است که تا فکری به حال ایجاد آنها نکنیم ،‌همیشه خدا با ادعای تقلب روبرو هستیم.

اولین مشخصه «فقدان جریان آزاد اطلاعات» است.یعنی اصل بر دادن هرگونه اطلاعاتی باشد مگر موارد استثنایی که منع قانوی دارد.آنچه در مورد این آزمونها گفته می شود ،‌از توضیحات دفترچه ای و قوانین بدیهی فراتر نمی رود و واقعا سوالات بسیاری که می تواند توسط شبهه افکنان مطرح شود،‌پاسخ درخوری نمی یابد.
در مورد انتخابات ،مساله تایید صلاحیت،‌تعیین ناظرها،‌روندبرگزاری و چگونگی اطمینان یافتن از عدم هر گونه تقلب ،‌و حتی آرای صندوق به صندوق برای مردم روشن نیست.تعدادی از اعضای شورای نگهبان پشت درهای بسته تصمیماتشان را می گیرند و رویه بر اساس اعتماد پیش می رود.یعنی اگر به دلیلی اعتماد به شورای نگهبان و مسوولان اجرایی از دست برود، هیچ موردی نیست که بتواند این اعتماد را جبران کند.

دومین مشخصه، «فقدان شفافیت» است.تفاوت شفافیت با جریان ازاد اطلاعات در این است که در رویه شفاف،‌جایی برای اعمال سلیقه و نظر شخصی باقی نمی ماند و باید همه کارها براساس قانونی مشخص و همه فهم انجام گیرد.
اینکه برخی امکان تقلب در انتخابات را نزدیک به صفر در نظر بگیرند و بعد که به سوابق نگاه می کنی به مراتب انتخابات هایی داشته باشیم که در آنها شورای نگهبان ارای قابل تاملی را باطل کرده باشد، معنی ای جز اعمال سلیقه ندارد.اینکه فلان نماینده که پرونده باز قضایی دارد تایید صلاحیت شود و دیگری به دلایل نامشخص رد صلاحیت،‌همه از آن عدم شفافیت رنج می برد.

سومین مشخصه، «فقدان پاسخگویی»است.با قسم و آیه و من بمیرم ،‌تو بمیری و فتوای محارب و بغی دادن که نمی شود به مردمی که برایشان سوال ایجاد شده پاسخ داد.حتما با افراد حتی رده پایینی مواجه شدید که در برابر انتقادهایی که از آنها می شود ،‌خودشان را به نظام و رهبری وصل می کنند.به گونه ای که انتقاد از آنها مساوی با انتقاد از نظام و رهبری شود و دهن منتقد گل گرفته شود.
بی توجهی به اصل پاسخ گویی که متاسفانه در تمامی سطوح نظام ما وجود دارد و هیچ رویکرد پاسخ گو محوری در آن وجود ندارد،‌بیش از دو مورد دیگر می تواند بر شائبه تقلب دامن بزند.

می شود هر گونه ادعای تقلب را به بیگانه ها و سرویس های جاسوسی شان مرتبط کرد.می شود هم با اتخاذ رویه ای مناسب که در برگیرنده جریان آزاد اطلاعات،‌شفافیت و پاسخ گویی باشد،‌بسیاری از ادعاهای تقلب را منتفی کرد.
البته اگر قصد واقعی همه، برگزاری آزمونی بدون شبهه و اعتمادبرانگیز باشد.